میسی ...
مرسی ...
مرسی بابت همه ی مهربونیات ...
مرسی بابت جشن تولدی که گرفتی ...
مرسی بابت نیمی از هدیه اصلی ...
مرسی بابت شارژی که گرفتی ....
مرسی بابت ...
همه چیز
دوستت دارم ... خیلی
نمیدونی چه حالی داشتم وقتی چهارشنبه شب اومدم یواشکی به وبلاگمون سر بزنم ...
ببینم خبری از تولد هست یا نه
که با این همه مهربونی تو جاخوردم ...
فکر نمیکردم انقدر سریع و انقدر مفصل ،میسی عزیزم ...
چه حس خوبی داشتم اون لحظه ...
قابل توصیف نیست ...
فقط دوست داشتم بودی تا ...
اشکالی نداره به جای عشقم جیلی و جری و مامان قوری از اون حال و هوا و خوشحالی فیض بردن ...
نظرات شما عزیزان: